دشوارترین روزهای هاشمی رفسنجانی بعد از انقلاب

اعلام حکم جلب مهدی هاشمی رفسنجانی از سوی دادستانی انقلاب تهران یکی از دشوارترین و شاید دشوارترین مقاطع زندگی سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی را رقم زده است که در این نوشتار به اختصار به تحلیل این وضعیت دشوار می پردازیم:

-با اعلام رسمی حکم جلب مهدی هاشمی رفسنجانی، رایزنی و توافق غیر علنی(یکی از توانایی های ویژه اکبر هاشمی رفسنجانی) برای حل این موضوع تقریبا منتفی است.

- دستگیری و حکم جلب مهدی هاشمی چیزی نیست که هاشمی بخواهد آن را به "محفلی " افراطی نسبت بدهد و بدان اعتراض کند، بلکه این تصمیم ، یک تصمیم حکومتی و قاطع است که توسط قوه قضاییه اعمال می شود و همین موضوع دشواری های هاشمی رفسنجانی برای دفاع از فرزندش را بسیار زیاد و سخت می کند.

-رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به خوبی می داند که هرگونه دفاع علنی از پسرش باعث تشدید حملات به شخص وی می شود و شاید به همین دلیل باشد که هاشمی تاکنون نیز سکوت کرده است، از سوی دیگر دفاع "پدر از فرزند" دفاع مقبولی هم نخواهد بود و از همه مهمتر اینکه هاشمی که امروز با کمبود تریبون و محدودیت های رسانه ای مواجه است، اصولا تریبونی هم برای این دفاع وجود نخواهد داشت.

-بسیار بعیداست هاشمی رفسنجانی در دفاع از فرزندش، تهدید به استعفاء از مناصب حکومتی کند یا عملی از این دست انجام دهد، هاشمی در هیچ شرایطی شخصا خودش، خود را ازمعدود جایگاههای حکومتی و قدرت خلع نمی کند.

-حکم جلب و دستگیری مهدی هاشمی رفسنجانی می تواند آغازی برای برخورد قضایی با دیگر نزدیکان هاشمی از جمله فائزه هاشمی رفسنجانی باشد و هاشمی نیز این نکته را به خوبی می داند و از این رو مدیریت رفتار سیاسی اش در این موضوع، حساسیت و اهمیت ویژه ای دارد، هرچند که اکنون مهدی هاشمی بخاطر اتهامات سیاسی و انتخاباتی مورد تعقیب قرار گرفته است اما ممکن است با جدی تر شدن موضوع، اتهامات مالی و اقتصادی نیز به لیست اتهامات اطرافیان و فرزندان هاشمی رفسنجانی و حتی نهادهایی چون دانشگاه آزاد نیز اضافه شود.

-سکوت هاشمی رفسنجانی در برابر جلب مهدی هاشمی هم ناتوانی و کاهش روز افزون قدرتش در افکار عمومی را اثبات خواهد کرد و این تلقی ایجاد خواهد شد که هاشمی در دفاع از حلقه نخست اطرافیانش هم عاجز است، ضمن اینکه سکوت رفسنجانی عملا درستی اتهامات منتسب به مهدی هاشمی را نیز اثبات خواهد کرد و همین سکوت هم می تواند رویکرد خبری و رسانه ای برای طیف مقابل هم را رقم بزند.

-اگر مهدی هاشمی به کشور بازگردد و احیانا در دادگاه محکوم شود جایگاه سیاسی هاشمی (به خصوص در مجلس خبرگان) بسیار آسیب خواهید دید و حتی می تواند عاملی برای سلب صلاحیت هاشمی رفسنجانی در مناصب حکومتی نظام شود، به عبارت دیگر هاشمی به خوبی تجربه "مهدی هاشمی"(برادر داماد آیت الله منتظری) در دهه شصت را که منجر به خلع قدرت سیاسی قائم مقام وقت رهبری شد را به یاد دارد و می داند که این شبیه سازی تاریخی به آسانی در شرایط امروز نیز می تواند محقق شود.

-امکان جلب مهدی هاشمی توسط اینترپل(پلیس بین الملل) یک گمانه فانتزی و ژورنالیستی است که امکان عملی شدن ندارد، اگر چنین بود باید سران ضدانقلاب مثل رجوی و بنی صدر و...به ایران تحویل داده می شدند و اکنون یا اعدام شده باشند یا در زندان دوران محکومیت خود را بگذرانند،بنابراین تنها گزینه ممکن در این خصوص این است که "مهدی هاشمی" شخصا و با تصمیم خود به ایران باز گردد یا همچنان در لندن باقی بماند.

به گزارش پارسینه، با این فرض، به احتمال زیاد تنها گزینه ای که برای رئیس هفتاد و پنج ساله مجلس خبرگان باقی می ماند این است که هاشمی رفسنجانی با مخالفت با بازگشت فرزندش به ایران همچنان به سکوت توام با نارضایتی خود ادامه می دهد و آنچنان که برخی از شخصیت های سیاسی طیف مقابل از وی انتظار دارند از فرزندش "برائت" نمی جوید تا کار از این بیشتر ، بالاتر نگیرد.