اینم قسمتی از وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا الله جل جلاله الله یا محمد (ص)، یا علی (ع)، یا فاطمه (س) ،... یا حجه (عج) و شما ای ولی ما یا روحالله و شما ای پیروان صادق آن شهیدان، خدایا چگونه این وصیتنامه را بنویسم در حالیکه سراپا گناه و معصیت و سراپا تقصیر و نافرمانی هستم گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از این دنیا بروم میترسم رفتنم خالصانه نباشد پذیرفته درگهت نشوم یا رب العفو خدایا نمیرم در حالیکه از من ناراضی باشی من میخواهم به پای تو خونی بشوم از زندگی هیچ نفهمیدم حال باید خونی میشد و در رگهایم جریان مییافت و سلولهایم (یارب، یا رب) میگفت خدایا قبولم کن یا اباعبدالله شفاعت آه چقدر لذتبخش است انسان آماده باشد برای دیدار رویش ولی چه کنم تهیدستم خدایا قبولم کن: ای عاشقان اباعبدالله بایستی شهادت را در آغوش گرفت گونهها بایستی از حرارت شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند اهمیت زیاد به نماز و دعاها و مجالس اباعبدالله (ع) و شهداء بدهید از همه کسانی که از من رنجیدهاند و حقی بر گردن من دارند طلب بخشش دارم و امیدوارم خداوند مرا گناهانی بسیار بیامرزد... به یاد آقا امام حسین(ع) دوست دارم پیش محمد عبدی خاکم کنید دوست دارم دومین نفر از شما باشم آقاجون قبولم کن...
بنویسید که او جا مانده بود از قافله سرپرست قافله ساقی عشقش بوده است
بنوسید حسین بن علی (ع) او را خرید زان سبب راس تنش چون او پر از خون بوده است
بنوسید زهرا (س) محسنی دیگر خرید زین سبب او سید آل محمد بوده است
بنوسید کعبه نیست جز سنگ و کلوخ بنویسید دلش بیتالحرامش بوده است