سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انصاف، دوستی را پایدار می کند . [امام علی علیه السلام]
کجایند مردان بی ادعا؟
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نوروز در فرهنگ شیعه


نوروز در فرهنگ شیعه

رسول جعفریان


نوروز یا روز نو، در همه تقاویم، در همه دوره‏ها و در میان همه فرهنگها، با اسامى گوناگون مطرح بوده و هست. گردش زمین به دور خورشید و پدید آمدن روز و شب و فصول سال و نیز حرکت ماه بر گرد زمین، بشر را به محاسبه واداشته و به طور طبیعى تقویم را پدید آورده است. آغاز هر سال، شروع جدیدى است که خود به نوعى انسان را با احساسى تازه و تولدى نو به حرکت در مى‏آورد. این آغاز همراه با شادى و سرور بوده و در هر فرهنگى آیینهاى ویژه‏اى براى نشان دادن خوش حالى و شادى تعبیه شده است. در میان ایرانیان، این روز نو، روزى بود که شاه جدید ساسانى به تخت مى‏نشست. خواهیم دید که آخرین نوروز ایرانى، که طى آن آیینهاى ویژه‏اى را اجرا مى‏کردند، [1] روزى در اواخر خردادماه بود که یزدگرد سوم بر تخت نشست و از آن پس، این نوروز، هر سال، با توجه به عدم محاسبه کبیسه و اهمال آن، در هر چهار سال یک روز به عقب مى‏افتاد. پس از آمدن اسلام، سنت نوروز، پابرجا ماند و این بدان دلیل بود که مردم ایران، به سرعت اسلام را نپذیرفته و تا یکى دو سه قرن، بسیارى از آنان بر آیین کهن خود بودند. حتى اگر اسلام را پذیرفتند، نتوانستند به آسانى آن را ترک کنند. دانسته است که اسلام دو عید را با عنوان عید فطر و اضحى با آیینهاى ویژه مطرح کرد، هر چند آنها آغاز سال نبود اما به هر روى عید طبیعى مسلمانان به شمار مى‏آمد. در برابر، نه از سوى اهل سنت و نه امامان شیعه، موضعگیرى روشن و شناخته شده مفصلى نسبت‏به نوروز مطرح نشد. آنچه در این باره گفته شده پس از این اشاره خواهیم کرد.

بحث از نوروز، در فرهنگ شیعه، از قرن پنجم به بعد مطرح شد و تا آنجا که به منابع برجاى مانده ارتباط مربوط مى‏شود، نخستین بار در مختصر مصباح شیخ طوسى از آن یاد شد. پس از آن در منابع دیگر هم وارد گردید. در این مقال سیر ورود آن را در منابع شیعه و موضعگیرى فقهاى شیعه در باره آن را توضیح خواهیم داد. نکته جالب توجه آنکه در دوره صفوى، آثار فراوانى در زمینه عید نوروز نوشته شد. شیخ آقابزرگ ذیل مدخل نوروزیه، از بیش از پانزده رساله که در دوره صفوى تالیف شده یاد کرده است. در این مقال برآنیم تا بر چند رساله نوروزیه که در این دوره تالیف شده شرحى به دست دهیم. ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سلمان ( سه شنبه 86/12/28 :: ساعت 9:57 صبح )

»» عید همتون مبارک

عید همتون مبارک

چندتا عکس نوروزی زیبا

برآمد باد صبح و بوی نوروز

به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال

همایون بادت این روز و همه روز



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سلمان ( سه شنبه 86/12/28 :: ساعت 9:50 صبح )

»» نشست بررسی زمینه ها و پیامد‌های فاجعه تاسوکی در قم

                                                


در قم برگزار شد؛
نشست بررسی زمینه‌ها و پیامد‌های فاجعه تاسوکی


رسا، سرویس سیاسی ـ نشست بررسی زمینه‌ها و پیامدهای فاجعه تروریستی تاسوکی صبح امروز به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در قم برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست بررسی زمینه‌ها و پیامدهای فاجعه تروریستی تاسوکی و بزرگداشت شهدای روحانی این حادثه صبح امروز، 16 اسفندماه در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
این نشست از سوی روابط عمومی و امور بین‌الملل دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با همکاری مجمع طلاب و روحانیان استان سیستان و بلوچستان با سخنرانی حجت‌الاسلام صادق گلزاده، مسؤول روابط عمومی دفتر تبلیغات و سردار شبانی، رییس دانشکده فرماندهی و ستاد ناجا برگزار شد.
در این مراسم حجت‌الاسلام گلزاده با اشاره به تهاجم فرهنگی دشمن و تلاش استکبار برای ایجاد اختلاف در همه سطوح جامعه به عنوان راهکارهای جدید برای رویارویی با اسلام گفت: شهدای فاجعه تاسوکی قربانیان اختلاف‌افکنی دشمنان هستند، از این رو باید به انسجام اسلامی به عنوان یک تکلیف قطعی در جهان اسلام توجه بیشتری کرد.
سردار شبانی نیز در این نشست با اشاره به زمینه‌ها و پیامدهای گوناگون حوادثی مانند تاسوکی به ویژگی‌های اقلیمی، جمعیتی و امنیتی منطقه سیستان و بلوچستان اشاره کرد و اظهار داشت: باید با تقویت مشترکات دینی زمینه همگرایی اسلامی در مناطق مختلف کشور به ویژه شرق و غرب میهن اسلامی فراهم گردد.
گفتنی است، در فاجعه تروریستی تاسوکی، در شامگاه 25 اسفند 1384 تروریست‌ها با بستن جاده زابل به زاهدان در منطقه تاسوکی، 22 نفر از هموطنان را شهید و چند نفر را زخمی و هفت نفر را به گروگان بردند.
در میان گروگان‌ها یک دانشجو، دو کاسب اهل زاهدان و یک کارمند هلال احمر وجود داشت.
تروریست‌ها در قبال آزادی گروگان‌ها خواستار آزادی چند نفر از زندانیان خود در ایران بودند که به دلیل خراب‌کاری و اقدامات خلاف قانون محکوم شده بودند.
تروریست‌ها پس از این فاجعه ادعا کردند به کاروان مسؤولان حمله کرده‌اند در حالی که آنها با بستن جاده زابل به زاهدان مسافران عبوری که مردم عادی بودند را به گلوله بستند.
گروگان‌های فاجعه تروریستی تاسوکی در طی هفت ماه به تدریج آزاد شدند.
اقدام وحشیانه تروریست‌ها که برای نخستین بار در استان سیستان و بلوچستان رخ می‌داد مورد نفرت مردم استان اعم از شیعه و سنی واقع شد و تروریست‌ها در دست‌یابی به اهداف خویش ناکام ماندند.


انتهای خبر // خبرگزاری رسا //www.rasanews.com





نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سلمان ( یکشنبه 86/12/19 :: ساعت 5:8 عصر )

»» شهید محمد عبدی

 

سلام علیکم

برنامه سالگرد شهادت شهید عبدی :

سالگرد شهادت شهید عبدی

دعا فراموش نشه

یا زهرا



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سلمان ( یکشنبه 86/11/14 :: ساعت 6:33 عصر )

»» یا حسین

 

مرحوم شوشتری می نویسد : ورود به زمین کربلا باعث حزن و رقت است چنانکه نسبت به جمیع انبیاء واقع شد چون روایت شده که همه پیامبران به زیارت کربلا توفیق یافته اند : (همه انبیاء زیارت نمودند آن مقام شریف را و در آن توقف کرده گفتند : ای زمین تو مکانی پر خیر هستی در تو دفن خواهد شد ماه تابان امامت ) (1)

هر یک از پیامبران که وارد کربلا می شدند صدمه ای بر ایشان وارد می شد دلتنگ مهموم گشته از خداوند سبب آن را سؤال می نمودند خداوند وحی می فرمود که این زمین کربلاست و در آن حضرت حسین علیه السلام شهید خواهد شد . (2)

1- چون اهل بیت وارد کربلا شدند ام کلثوم عرض کرد : ای برادر این بادیه هولناکی است که از آن خوف عظیم بر دلم جا گرفته ؟!

حضرت حسین علیه السلام فرمود: بدانید که من در وقت عزیمت از صفین با پدرم امیر المومنین علیه السلام وارد این زمین شدیم . پدرم فرود آمده سر درکنار برادرم گذارده ساعتی در خواب رفت و من بر بالین او نشسته بودم ناگاه پدرم مشوش از خواب بیدار شد و زار زار می گریست . برادرم سبب آنرا پرسید فرمودند :‌در خواب دیدم که این صحرا دریایی پر از خون بود و حسین من  در میان آن دریا افتاده دست و پا می زند و کسی به فریاد او نمی رسید .

پس رو به من کرده فرمود:‌( ای حسین چگونه خواهی بود هرگاه برای تو در این زمین چنین واقعه ای رو دهد ؟)

گفتم : صبر می کنم و بجز صبر چاره ای ندارم (3)

2- هنگامی که حضرت آدم به زمین فرود آمد حوا را ندید دنبال او می گشت تا کربلا گذر نمود بدون سبب غمگین شده سینه اش تنگ گردید و چون به محل شهادت حسین علیه السلام رسید پایش لغزید و بر زمین افتاد و خون از پایش جاری شد .

سربه آسمان بلند کرد و عرض نمود : خداوندا آیا گناهی از من صادر شد که مرا به آن معاقب فرمودی ؟ من همه زمین را گشتم و مثل این زمین به من بدی نرسید .

خداوندا به او وحی نمود که ای آدم گناه نکردی ولکن فرزندت حسین علیه السلام در این مکان از روی ستم کشته می شود خون تو به موافقت خون او جاری شد.

عرض کرد : قاتل او کیست ؟‌ وحی آمد :‌قاتلش یزید ملعون اهل آسمانها و زمین است . آدم گفت :‌ای جبرئیل ( درباره قاتل آن حضرت ) چه کنم ؟‌ گفت : او را لعن کن . پس آدم چهار بار او را لعن کرد و به سوی عرفات روانه شد پس در آنجا حوا را یافت . (4)

 

3- هنگامیکه حضرت نوح سوار کشتی شد تمام جهان را سیر نمود چون به کربلا رسید طوفانی شد ( و آن کشتی به تلاطم افتاد ) و نوح از غرق شدن ترسید به پروردگار خود عرض کرد : خدایا همه دنیا را گشتم چنین حالتی مثل این زمین به من دست نداد !

جبرئیل نازل شد و فرمود : ای نوح در این محل حضرت حسین فرزند زاده محمد (ص ) خاتم انبیاء و فرزند علی علیه السلام خاتم اوصیاء کشته می شود

پرسید : ای جبرئیل قاتل او کیست ؟ پاسخ داد : قاتل او ملعون هفت آسمان و زمین می باشد . پس نوح چهار مرتبه او را لعن کرد سپس کشتی سیر نمود تا به جودی رسید و در آنجا مستقر شد .(5)

 

4- حضرت ابراهیم چون از کربلا عبور کرد اسبش لغزید و از اسب افتاد سرش شکسته خون جاری شد پس شروع به استغار نمود و عرض کرد : خدایا چه گناهی از من صادر شد ؟

جبرئیل نازل شد و گفت : ای ابراهیم گناهی از تو سر نزده لکن در این زمین فرزند  زاده خاتم پیامبران و فرزند ( علی علیه السلام ) خاتم اوصیاء کشته می شود از این جهت خون تو جاری شد تا موافق با خون آن جناب گردد... (‌6)

 

5- هنگامیکه اسماعیل گوسفندان خود را برای چرا به کنار فرات فرستاد چوپان به او خبر داد چند روز گوسفندان آب نمی آشامند! اسماعیل از خداوند سبب آن را پرسید جبرئیل نازل شد و گفت :‌ای اسماعیل از گوسفندانت سؤال کن سبب آن را می گویند .

به آنها فرمود: چرا از این آب نمی آشامید؟ به زبان فصیح گفتند:‌

( به ما خبر رسید ه که فرزندت حسین علیه السلام فرزند زاده حضرت محمد ( ص) در اینجا با لب تشنه کشته می شود و ما به جهت حزن بر او ازاین شریعه آب نمی نوشیم )

اسماعیل در باره قاتل آن جناب سؤال کرد گفتند : آن حضرت را ملعون اهل آسمانها و زمین و تمام خلائق می کشد پس اسماعیل قاتل آن بزرگوار را لعنت کرد.(7)

 

6- روایت شده که سلیمان به فرش خود می نشست و در هوا سیر می کرد . روزی هنگامیکه در حرکت بود به زمین کربلا رسید . باد بساط او را سه دور بهم پیچانید بطوریکه سلیمان ترسید سقوط کند پس باد آرام شد و فرش در زمین کربلا فرود آمد.

سلیمان به باد گفت : برای چه ( این کار را کردی و ) فرود آمدی‌ ؟‌ گفت: در این موضع حسین علیه السلام کشته می شود .

پرسید : حسین کیست ؟‌ باد گفت :‌حسین فرزند زاده محمد مختار (‌ص) و فرزند علی حیدر کرار می باشد . سؤال کرد: قاتل او کیست؟‌گفت : ملعون اهل آسمانها و زمین یزید می باشد . سلیمان دست برداشت و یزید را لعن و نفرین نمود و جن و انس آمین گفتند.

پس باد وزید و بساط سیر خود ادامه داد.(8)

 

7- روزی حضرت موسی علیه السلام با یوشعه بن نون سیر می کرد چون به زمین کربلا رسید کفش آن جناب پاره و بند آن باز شد و خار به پای او نشست و خون جاری گشت . عرض کرد: خدایا چه گناهی از من سر زد که ( مبتلا شدم ) ؟

به او وحی شد که در این موضع حسین علیه السلام کشته و خون او ریخته می شود و لذا خون تو به موافقت خون وی جاری گردید عرض کرد: پروردگارا حسین کیست ؟‌ خطاب آمد :‌او فرزند زاده محمد مصطفی و پسر علی مرتضی است .

پرسید قاتل او کیست ؟‌ گفته شد : او ملعون ماهیان دریا و وحشیان صحرا و پرندگان هواست . موسی علیه السلام دست برداشت و بر یزید لعن و نفرین کرد و یوشع آمین گفت آنگاه به دنبال کار خود روان گشت.(9)

 

8- روزی که حضرت عیسی علیه السلام با حواریون در بیابان سیاحت می کردند گذرشان به کربلا افتاد . شیری غران را دیدند که راه را بر ایشان بسته است . حضرت عیسی پیش آمد و فرمود :‌ ای شیر چرا در این جاده نشسته ای و نمی گذاری عبور کنیم ؟ آن شیر به زبان فصیح گفت :‌ ( من راه را برای شما باز نمی کنم تا اینکه بر یزید کشنده حسین علیه السلام لعن کنید . )‌

حضرت عیسی فرمود : حسین کیست ؟ شیر گفت : او فرزند زداده محمد پیامبر امی و پسر علی ولی خداست .

فرمود :‌قاتل او کیست؟ گفت : قاتل وی ملعون تمام حیوانات وحشی و گرگان و  درندگان خصوصا در روزهای عاشورا  است.

پس حضرت عیسی دست برداشت و بر یزید لعن و نفرین کرد و حواریین آمین گفتند . پس شیر از راه دور شد و ایشان گذشتند .(10)

مرحوم مازندرانی حایری ذیل این قضیه می نویسد : حضرت عیسی و حواریون گریستند و بر قاتل آن حضرت لعن کردند. و حضرت عیسی فرمود:‌یا بنی اسرائیل بر قاتل حسین علیه السلام لعن کنید و اگر زمانش را درک کردید از پای ننشینید ( همراه او جهاد کنید ) چون شهید شدن با او مانند شهادت با انبیاء است (‌11)

زیارت کردن سایر انبیاء عظام کربلای مقدسه را بر همین منوال بوده است.

 

9- ام سلمه – رضی الله عنها – گوید :‌شبی رسول خدا ( ص) از پیش ما بیرون رفت و مدتی دراز از چشم ما ناپدید شد پس آشفته حال و غبار آلود به خانه آمد در حالی که دست شریفش را بسته بود. عرض کردم یا رسول الله چه شده است که شما را پریشان و گرد آلود می بینم ‌؟‌

فرمود: در این زمان به موضعی از عراق که کربلا گویند مرا سیر دادند محل کشته شدن فرزندم حسین و گروهی از فرزندان و اهل بیتم به من نشان داده شد من پیوسته خون ایشان را از آنجا بر می گرفتم و آن خونها در دست من است سپس حضرت دست خود را به طرف من گشود و فرمود :‌ آن را بگیر و حفظ کن .

پس آن را که شبیه خاک سرخ بود گرفتم و در شیشه ای نهادم و سر آن را بستم و از آن نگهداری می کردم .

چون حسین علیه السلام از مکه به سمت عراق رهسپار شد هر روز و شب آن شیشه را در آورده می بوئیدم  و به آن نگاه  می کردم و برای مصیبتهای حضرتش می گریستم .

چون روز دهم محرم رسید – همان روزی که در آن روز حضرت شهید شد- آن را در اول روز بیرون آوردم به همان حال بود چون در آخر روز به نزد آن رفتم آن را خونی تازه یافتم . پس در خانه خود فریاد کشیدم و گریستم ولکن از ترس اینکه دشمنان در مدینه صدایم را بشنوند و در شماتت ما شتاب کنند اندوه خود را فرونشاندم و پیوسته آن روز و ساعت را در نظر داشتم تا خبر شهادت آن جناب به مدینه رسید و حقیقت آنچه دیده بودم آشکار گردید.(13)

 

10- شیخ صدوق رحمه الله به سند معتبر از ابن عباس روایت کرده که گفت :‌ در خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام بودم هنگامیکه به جنگ صفین می رفت چون در نینوا – که د رکنار فرات است – منزل کرد با صدای بلند فرمود :‌ ابن عباس آیا این موضع را می شناسی ؟‌ گفتم :‌ نه یا امیرالمؤمنین .  فرمود : اگر این موضع را همچون من شناختی از آن گذر نمی کردی تا همانند من گریه کنی.

آن بزرگوار بسیار گریست تا آنکه ریش مبارکش تر شد و اشک بر سینه اش جاری گشت و ما نیز گریان شدیم و حضرت فرمود :‌ آه آه مرا با آل ابی سفیان چکار ؟ مرا با آل حرب چه می شود ؟‌ که حزب شیطان و اولیاء کفرند؟ صبر کن یا اباعبدالله که به پدرت رسید از آنها مثل آنچه به تو خواهد رسید . پس آب طلب نمود و وضو گرفت و مقداری نماز خواند . بعد از نماز نیز همان سخنان را می فرمود و می گریست تا اینکه ساعتی به خواب رفت چون از خواب بیدار شد فرمود: یابن عباس عرض کردم :‌در خدمتم .

فرمود : آیا خبر دهم به تو آنچه اکنون در خواب دیدم؟‌عرض کردم : پیوسته دیده شما در استراحت باد و آنچه دیدی خیر است یا امیرالمومنین .

فرمود دیدم گویا مردانی چند از آسمان به زیر آمدند که پرچمهای سفید در دست و شمشیر های براق و درخشند حمایل نموده گرد این زمین خطی کشیدند سپس دیدم گویا این درختان خرما شاخه هایشان را به زمین می زنند و خون تازه از آنها می چکد و حسین فرزند و پاره تن و نور دیده ام در میان آن خونها غرق شده و فریاد و استغاثه می کند و کسی بداد او نمی رسد و گویا آن مردان نورانی که از آسمان آمده بودند او را صدا می کردند و می گفتند : ( ای آل رسول صبر کنید که شما بدست بدترین مردم کشته می شوید و اینک بهشت مشتاق تست ای اباعبدالله )

سپس مراتعزیت دادند و گفتند : ای اباالحسن بشارت باد تو را که خداوند دیده ات را در روز قیامت به او روشن خواهد نمود پس بیدار شدم .

سوگند به خدایی که جان علی در دست اوست مرا خبر داد پیامبر راستگو حضرت ابوالقاسم ( ص) که من این زمین را خواهم دید هنگامیکه برای جنگ با اهل بغی می روم و این زمین کرب و بلاست در اینجا دفن دفن می شود حسین با هفده نفر از اولاد من و فاطمه . این زمین در آسمانها معروف است و از آن به عنوان زمین کرب و بلا یاد می کنند چنانکه زمین حرمین ( مکه و مدینه ) و بیت المقدس را یاد می کنند.

آنگاه به من فرمود : ابن عباس در این حوالی پشکل آهو جستجو کن بخدا دروغ نگویم و به من دروغ نگفته اند آنها مثل زعفران زرد رنگند.

ابن عباس گوید : تفحص کردم و آنها را گرد هم یافتند پس ندا کردم یا امیرالمؤمنین همانطور که فرموده بودید آنها رایافتم . حضرت فرمود: خدا و رسولش راست گفتند. حضرت برخاست و به سرعت به سوی آنها آمد . آنها را برداشت و بوئید و فرمود: این عینا همان است (‌که مرا خبر داده اند) ابن عباس آیا داستان آنها را می دانی ؟

اینها را  حضرت عیسی بن مریم بوئیده است ! هنگامیکه از این صحرا عبور می کرد و حواریین در خدمت او بودند آهوانی را دید که دراین موضع جمع شده و می گریند پس حضرت عیسی با حواریین نشستند و مشغول گریه شدند و حواریین سبب نشستن و گریه آن حضرت را نمی دانستند . گفتند : یا روح الله سبب گریه شما چیست‌؟‌ حضرت فرمود: آیا می دانید این چه زمینی است ؟‌ گفتند : نه فرمود: این زمینی است که فرزند پیامبر خدا – احمد – (ص) و جگر گوشه طاهره بتول که شبیه مادر من ( مریم ) است در آن کشته و در اینجا دفن خواهد شد طینتی که از مشک خوشبوتر است زیرا که طینت آن فرزند شهید است طینت انبیاء و اولاد انبیاء این چنین است .

 

این آهوان با من سخن گفتند که در این زمین به اشتیاق تربت آن فرزند مبارک چرا می کنیم در اینجا از شر جانوران و درندگان در امان هستیم.

پس حضرت عیسی دست برد و این پشکل ها را برداشت و بوئید و فرمود بخاطر گیاهش چنین خوشبو است . خداوندا اینها را باقی بدار تا پدرش ببوید که موجب تسلی او گردد.

سپس فرمود: ‌این است این است که تا حال مانده و به سبب طول زمان زرد شده است . و این کشندگان حسین و یاری دهندگان دشمنان او و آنانکه او را کمک نکنند برکت مده . پس بسیار گریست و ما نیز با او گریستیم تا آنکه از بسیاری گریه برو  در افتاد و مدت زیادی غش کرد. چون بهوش آمد چند پشکل برداشت و در گوشه ردای خود بست و به من دستور داد که قدری از آنها را بردارم و فرمود: ای پسر عباس هرگاه دیدی از این پشکلها خون تازه روان می شود بدانکه اباعبدالله در این زمین شهید گشته و دفن شده است. ابن عباس گوید:‌بخدا من آنها را بیشتر از بعضی واجبات خدای عزوجل محافظت می کردم و آنها را از جیب خود باز نمی کردم .

تا اینکه در خانه خوابیدم به ناگاه بیدار شدم دیدم از آن خون تازه روان است و جیبم پر از خون شده است . من نشستم و گریه کردم و گفتم :‌ بخدا حسین علیه السلام شهید شده است بخدا سوگند که علی علیه السلام در هیچ سخنی به من دروغ نگفت . و هیچ خبری به من نداد مگر اینکه واقع شد چون رسول خدا (‌ص) به او چیزهایی خبر میداد که به غیر او نمی فرمود . ترسیدم و سپیده دم از خانه خارج شدم و دیدم شهر مدینه را غباری چون ابر نازک فرا گرفته که یکدیگر را نمی توان دید. سپس آفتاب برآمد گویا منکسف است و گویا بر دیوارهای مدینه خون تازه ریخته اند  .پس ( به خانه برگشتم )‌ نشستم و گریستم .

بخدا حضرت حسین علیه السلام شهید شده است . و صدای از گوشه خانه شنیدم که می گفت :

ای آل پیغمبر صبر کنید که فرزند زهرای بتول کشته شد و روح الامین با گریه و ناله و فغان نازل گردید.

با صدای بلند گریست و من هم گریه کردم و آن تاریخ را یاداشت نمودم روز عاشورا بود چون خبر به مدینه رسید معلوم شد درهمان روز آن حضرت شهید شده است .

این خبر را به کسانی که همراه آن حضرت بودند گفتم آنها گفتند : بخدا سوگند که ما نیز صدای آن نوحه گر را در جبهه شنیدم و ندانستیم که چه کسی بود و به نظر ما حضرت خضر علیه السلام بود . ( 14)

 

11-به سند معتبر از هرثمه بن ابی مسلم روایت شده که گفت : درخدمت امیرالمؤمنین علیه السلام به جنگ صفین رفتیم هنگام مراجعت در زمین کربلا فرود آمدند و نماز صبح را در آنجا خواندند. پس مشتی از آن خاک را برداشته بوئیدند و فرمودند: خوشا بحال تو ای خاک گروهی از تو محشور می شوند که بدون حساب وارد بهشت خواهند شد. هرثمه پس از مراجعت به خانه به همسرش – که از شیعیان علی علیه السلام بود – جریان را گفت . زوجه اش گفت ای مرد امیرالمؤمنین جز حق نمی گوید. چون امام حسین به جانب عراق آمد هرثمه گوید من در لشگر عبیدالله بن زیاد بودم هنگامی که زمین کربلا را دیدم بیاد سخنان علی علیه السلام افتادم بر شتر خود سوار شدم و به نزد حسین علیه السلام آمده سلام کردم و آنچه از پدرش در این منزل شنیده بودم به عرض رسانیدم . حضرت فرمودند : آیا تو با مائی یا بر علیه ما می باشی ‌؟ گفتم :‌نه با توام و نه بر علیه تو دخترانی چند در کوفه گذاشته ام که از عبیدالله بن زیاد بر آنها می ترسم . آن حضرت فرمودند :‌ برو به مکانی که کشته شدن ما را نبینی و صدای – دادخواهی – ما را نشنوی سوگند به خدائیکه جان حسین دردست اوست هرکس استغاثه ما را بشن7ود و ما را یاری نکند خداوند او را بروی در آتش جهنم می افکند .

 -------------------------------------------------------------

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سلمان ( شنبه 86/11/6 :: ساعت 5:48 عصر )

»» دانستنیهای غدیر

آیا می دانید حادثه غدیر در سال دهم هجرت و در حجه الوداع پیامبر اکرم صورت گرفت.

خطابه غدیر تنها خطابه ایست که پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) نه تنها شنیدن و دانستن آنرا برای همگان واجب دانسته اند، بلکه رساندنش به دیگران را نیز بر ما تکلیف نموده اند.

آیا می دانید اولین کسانى کـه دسـت بـر دسـت پیامبر(ص ) و على (ع ) نهادند ابوبکر, عمر, عثمان طلحه و زبیر بودند.

آیا می دانید اولین شاعر غدیر، حـسان بن ثابت بود .

آیا می دانید مراسم بیعت و تهنیت امیر المومنین سه روز طول کشید و پیامبر بعد از آن عمامه خود را که سحاب نامیده می شد بر سر وی نهاد.

آیا می دانید علامه امینی تعداد راویان حدیث غدیر را اینگونه نقل می کند:

در میان اصحاب رسول خدا (ص ) ??? نفر,در میان تابعین ?? نفر,در میان علماى قرن دوم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن سوم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن چهارم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن پنجم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن ششم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن هفتم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن هشتم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن نهم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن دهم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن یازدهم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن دوازدهم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن سیزدهم هجرى ?? نفر,در میان علماى قرن چهاردهم هجرى ?? نفر.

 

وقـتـى امـیـرالـمـؤمـنـین على (ع ) وارد کوفه شد, مردى پیش آمد و عرض کرد: به خدا قسم اى امیرالمؤمنین !خلافت از تو زینت یافت , نه تو از خلافت وجود تو این منصب را بالا برد, نه اینکه تو با آن برترى یافته باشى خلافت به تو محتاج بود نه تو به خلافت .

 

از رسـول گـرامـى اسـلام (ص ) روایـت شـده است : ((شب معراج , هنگامى که به مقام قرب نهایى رسـیـدم ودر پـیـشـگـاه پروردگارم ایستادم , فرمود: یا محمد! من عرض کردم : لبیک فرمود: آیا بندگان مرا آزمایش کرده اى تا بدانى کدامیک از ایشان در پیشگاه من مطیع ترند؟ .
عرض کردم : پروردگارا مطیع ترین ایشان على است .

پیامبر اکرم (ص ) به او فرمود:لا یحبک الا مؤمن و لا یبغضک الا منافق.

جز مؤمن تو را دوست نمى دارد و جز منافق به تو بغض نمى ورزد.
بـه هـمـیـن جـهـت بـود که اصحاب مى گفتند: ((ما منافقان را از دشمنى با على بن ابى طالب مى شناختیم ))

ابـن حـجـر در صـواعق مى نویسد: ((در شان هیچ کس به اندازه على (ع ) قرآن نازل نشده است ))

پیامبر اکرم (ص) فـرمـود: اولین کسى که در کنار حوض بر من وارد مى شود, کسى است که پیش از همه اسلام آورده است , یعنى على بن ابى طالب .

التماس دعا



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سلمان ( شنبه 86/10/8 :: ساعت 5:43 عصر )

»» عید سعید غدیر مبارک

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سلمان ( شنبه 86/10/8 :: ساعت 5:41 عصر )

»» عکس



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سلمان ( شنبه 86/10/8 :: ساعت 5:39 عصر )

»» سخنان مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان استان تهران

 
مقام معظم رهبری در مراسم پرشکوه حماسه مقاومت و پایداری:
انقلاب مردمی است، بسیج هم مردمی است
متن کامل بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان حاضر در مراسم پرشکوه حماسه مقاومت و پایداری در پنجم آذر؛ روز بسیج، آمادگی دفاعی و اتحاد ملی.

 

بسم‌ا... الرحمن الرحیم

برای من بسیار شیرین و خاطره انگیز است که با شما عزیزان، جمعی از بهترین جوانان این کشور، مجموعه‌ای از بسیجیان دلاور، در این میدان،ملاقات کنم با جمع‌های دیگری که در سراسر کشور مانند شما اجتماع کرده‌اند، سخن بگویم.

بسیج مثل خود انقلاب از آیات الهی است. جنس بسیج هم از جنس انقلاب است. خصوصیاتی که انقلاب اسلامی را در همه تاریخ انقلاب‌ها ممتاز می‌کرد، تاثیرات آن را در اعماق دلهای مردم، در کشورهای دیگر، عمق می‌بخشید، این خصوصیات در این مجموعه عظیم و گرانبهایی که نامش بسیج است، وجود دارد. همچنانی که انقلاب یک پدیده بی‌سابقه بود، بسیج هم یک پدیده بی‌سابقه بود.

در کشورهای مختلف، با شکل‌های گوناگون، نیروهای مقاومت درست می‌کنند. به تقلید آنها در رژیم طاغوت در اینجا هم چیزهایی درست کرده بودند. لیکن جوهر و حقیقت بسیج از زمین تا آسمان با آنها متفاوت است.

اگر در کارهایی که دیگران از روی دست هم در سرتاسر جهان در کشورهای مختلف انجام داده‌اند، تکیه بر ظاهر و بر ادعا و بر زرق و برق است و از باطن و معنا و روح خبری در آن نیست، در بسیج درست برعکس، بسیج مستضعفین که امام آن را بنیاد کرد، سرتاپا روح بود، معنویت بود و جان بود.

اتفاق افتاد که آغاز ولادت بسیج، نزدیک شد به شروع جنگ تحمیلی که 8 سال این ملت را به دفاع مشغول کرد. بنابراین بسیج از اوایل ولادت خود وارد میدان نبرد شد، آن هم نبردی سخت، نبردی که یک طرف آن همه قدرت‌های بزرگ جهانی، پشت سر رژیم متجاوز صدام بودند، یک طرف ملت ایران بود و نیروهای مسلح ایران. درچنین جنگی، بسیج وارد شد. ورود بسیج در این جنگ موجب شد که صحنه جنگ درمقابل چشم حیرت‌زده همه مردم دنیا به سود معنویت، که با دست خالی همراه بود، اما سرشار از ایمان بود، رقم بخورد و همه دنیا دربرابر چشم خود ببینند که چطور جوان ایرانی با سرمایه ایمان، با تکیه بر خدا، با اعتماد به نفس وارد میدان نبرد می‌شود، پیچیده‌ترین تاکتیک‌های جنگی را طراحی می‌کند و معجزه‌ای مثل فتح‌المبین و بیت‌المقدس درمقابل چشم دنیا می‌گذارد. تاکتیک‌هایی که جوان‌های مومن در عملیات بیت‌المقدس که منتهی شد به آزادی خرمشهر، به کار بستند و طراحی که آنها کردند، تا امروز هم برای آن کسی که در مقوله‌های نظامی صاحب فکر و نظرند درس‌آموز است. تاکتیک‌های پیچیده‌، پرتحرک، دشوار و بر حسب ظاهر نشدنی اما به دست معجزه‌گر جوان مومن ایرانی، جوان مبتکر متکی به خدا، عملی و شدنی و واقع‌شده، بی‌سابقه بود. این معنویت، این تکیه بر نیروهای معنوی و ایمانی، این اعتماد به نفس، این شجاعت، این حقیر شمردن همه جلوه‌های ظاهر زندگی مادی و حرکت در راه رضای خدا این در هیچ جا سابقه نداشت. همچنان که خود انقلاب اسلامی هم نظیری و سابقه‌ای در تاریخ نداشت.

بسیج، مثل انقلاب مردمی بود و مردمی است. درست است که شما در قالب مجموعه‌های وابسته به نیروی مقاومت شکل گردان‌های رزمی می‌گیرید، آمادگی‌های نظامی پیدا می‌کنید. در میدان نبرد، خودتان را نشان دادید و اگر یک روزی کشور باز نیاز به نیروی نظامی و جنگی پیدا کند، در صفوف مقدم هستید، این درست است اما جنگ همه محتوای بسیج نیست.

بسیج، گسترده در همه عرصه‌های زندگی است. آن وقتی که نوبت سازندگی است، بسیج پیشرو است. آن وقتی که نوبت مددرسانی و خدمات است، بسیج پیشرو است. آن وقتی که نوبت تحقیقات بسیار دقیق و ریز و حساس است، نیروهای بسیجی در صفوف اول هستند.

امروز شما نگاه کنید در همین قضیه هسته‌ای، در این فن‌آوری پیچیده و بسیار دشوار، جوان‌هایی که آنجا هستند، جوان‌های متدین و مومن و اجزای طبیعی و حقیقی بسیج را تشکیل می‌دهند. در همه جا همین‌جور است.

موسس بسیار فعال و پیشرو رویان، مرحوم دکتر کاظمی، افتخار می‌کرد یک بسیجی است. جوان‌های مومن و فعال آن طبیعتشان و جنسشان، جنس بسیج است. آنجا هم بسیج، آنجا هم ایمان، آنجا هم اعتماد به نفس که از خصوصیت بسیجی است، در همه عرصه‌های زندگی در کشور عزیز ما و در نظام جمهوری اسلامی، بسیج حضور دارد، یک بعدش این بعد نظامی است و تحرکات نظامی و آموزش‌های نظامی و تربیت نظامی و انضباط نظامی. مثل خود انقلاب مردمی است، هر عنصری، هر فردی، هر مجموعه‌ای که بتواند این خصوصیت انقلاب را با خود همراه داشته‌باشد، مثل انقلاب ماندگار و جاودانه است، مثل انقلاب موثر و فعال و اثرگذار در محیط حضور خود هست.  در میدان سیاست هم مردمی بودن، در میدان سازندگی هم همین‌جور، در میدان مدیریت کلان کشور هم مردمی بودن، عنصر مردمی بودن.

انقلاب مردمی است، بسیج هم مردمی است.

بسیج مثل انقلاب، سیراب از معارف اسلامی و سلوک دینی است، انقلاب ما تحت تاثیر جوسازی به اصطلاح انقلابیون ملحدی که در سراسر جهان، ادعاهایشان گوش فلک را کر می‌کرد، قرار نگرفت.

مظهر این تعبد و تمسک به دین، امام بزرگوار ما بود، یکپارچه متمسک به دین در اصول و فروع، در معارف والای اسلامی و در عمل فردی. انقلاب این جور متولد شد، ملت به این سمت حرکت کردند، این را خواستند، برای این جان دادند، بسیج هم همین‌جور متولد شد.

بسیج یک مجموعه دینی است. در میدان‌های نبرد 8 ساله، هیچ کس به جوان‌های بسیجی نمی‌گفت شما بیایید این جور توسل کنید این جور توجه کنید، این جور عبادت کنید. این جور دعا کنید. از درون می‌جوشیدند، دلشان و ایمانشان آنها را به سمت تعبد می‌برد. بافت وجودی آنها که در آن میدان دشوار جلای بیشتری هم پیدا کرده بود، به آنها می‌آموخت چگونه خدا را عبادت کنند و عبادت می‌کردند.

این چیزهایی که می‌شنوید و در کتاب‌های یادگار از آن دوران، می‌خوانید از عبادت بسیجی‌ها، از تضرع و اشک زلال جوان‌های بسیجی، در میدان‌های جنگ، این‌ها جوشیده از دل آنها بود. هیچ کس نمی‌تواند این را به کسی یاد بدهد، این ها یاد گرفتنی نیست. اینها از درون دل جوشیدنی است، از عمق جان، بسیج یک موجود متدین و متشرع است، بسیج مثل انقلاب با دشمنان سازش‌ناپذیر است. انقلاب اسلامی را زیر فشار قرار دادند برای اینکه به سود قواعد ظالمانه جهانی از جایگاه خود عقب‌نشینی کند. انواع فشارها را بر انقلاب و بر نظام جمهوری اسلامی به این منظور وارد کردند که یکی از آنها تحمیل 8 سال جنگ بر این کشور بود، امام تسیم نشد. انقلاب تسلیم نشد. بسیج هم در مقابل فشارها و قواعد ظالمانه و جوسازی‌ها هرگز تسلیم نمی‌شود و یک قدم به عقب نمی‌رود.

بسیج درواقع آن پوششی است، آن قالبی است که بهترین جوانان این کشور برای رسیدن به آرمان‌های بلند این ملت بزرگ می‌توانند در زیر این پوشش گردهم بیایند و جمع بشوند. بسیج پیر و جوان و زن و مرد و این قشر و آن قشر نمی‌شناسد. هر کدام از ما آن روزی که به معنای حقیقی کلمه، بتوانیم خود را بسیجی بدانیم، باید افتخار کنیم و افتخار می‌کنیم. به همین دلیل و برای همین خصوصیات است که دشمنان انقلاب یکی از اصلی‌ترین نقاط حمله خود را همیشه بسیج قرار داده‌اند. بسیج را متهم کردند. در میدان‌های سیاسی، بازیگران سیاسی، هرچه خواستند، علیه بسیج گفتند وبسیج آرام، مثل یک اقیانوس آرام و پرعمق در پاسخ به آنها چیزی نگفت و چیزی نمی‌گوید و چیزی نگویید.

بسیج، یعنی آن مجموعه بهترین عناصر یک کشور که همت ما، عشق ما و امید ما این است که این مجموعه فراگیر باشد. همه افراد این ملت بزرگ را دربر بگیرد و همین‌طور هم هست. ما میگوییم 20 میلیون اما درواقع بسیج دهها میلیون بیشتر از این تعدادها و مقدارها باید باشد و به امید خدا هست و خواهد بود.

وقتی این ملت ایستاده است، وقتی این ملت حاضر نیست از آرمان‌های بلند خود دست بکشد، وقتی این ملت اسیر جوسازی‌های دشمنان نمی‌شود، وقتی این ملت با بازی‌های سیاسی معمول و مرسوم در دنیا، قدمش نمی‌لغزد و از راه مستقیم خود عدول نمی کند، وقتی این ملت پرچم اسلام را با دستهای قدرتمند خود بلند می‌کند و ملت‌های اسلامی و همه امت‌های اسلامی را با حضور خود و وجود خود دلگرم می‌کند، پس این نشان‌دهنده این است که بسیج موفق بوده است و موفق خواهد‌بود و دشمنان بسیج و مراکزی که، دستگاه‌هایی که به خاطر دشمنی با انقلاب و آرمان‌های انقلاب با بسیج دشمنند باید اذعان کنند و اعتراف کنند که شکست‌خورده‌اند.

نیروی عظیم بسیج، نیروی عظیم ملت ایران است، هرچه می‌توانید جوانان عزیز، پسران، دختران، قشرهای مختلف، عناصر مومن و شاداب و مبتکری که در این قالب بزرگ و مجموعه عظیم قرار گرفته‌اید، هرچه می‌توانید کیفیت خودتان را بالا ببرید تا بتوانید بر روی فضای عمومی جامعه اثر بگذارید و جوان‌های بیشتری و مجموعه‌های بیشتری را به آن مرکزیت اصولی و آرمانی نزدیک کنید. مجموعه‌های مردمی بسیج باید فکرشان این باشد، مدیران و اداره‌کنندگان و سرپرستان بسیج هم باید همین را  فکر کنند.

امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی به برکت همین عناصر سازنده خود که عناصر سازنده بسیج هم همان‌ها هستند، توانسته‌است به سمت آرمان‌ها پیشر برود و میدان را از دست دشمنان خود بگیرد. امروز ما کجا قرار داریم، 20 سال پیش 25 سال پیش کجا بودیم. در همه میدان‌ها، ملت ایران جلو آمده و دشمنان ملت ایران در همه میدان‌ها و عرصه‌ها اعتراف می‌کنند که در مقابل ملت ایران کم آورده‌اند و ملت ایران توانسته‌است این حرکت بزرگ خود را دنبال بکند. ملت‌های دیگر هم به شما نگاه می‌کنند، ملت مظلوم فلسطین،‌ملت خون داده و مظلوم عراق به شما نگاه می‌کنند.

نشاط شما، ایستادگی شما، سربلندی شما، عزم و اراده شما در روحیه آنها اثر می‌گذارد. امروز می‌بینید آمریکایی‌ها و همدستانشان باز برای اینکه خودشان را بلکه بتوانند به مقاصد شوم خودشان نزدیک بکنند، دست زدند به تشکیل کنفرانس، کنفرانس پاییزی، که من در روز عید فطر هم اشاره کردم، پاییزی است دیگر، خزان‌زده است، اسمش روش است. امیدوارند که بتوانند به این وسیله به دولت جعلی غاصب صهیونیست یک کمکی برسانند، جبران شکست‌های گذشته را بکنند و برای مسئولان امروز کاخ سیاه آبرویی درست کنند، امروز همه در دنیا، سیاستمداران از پیش می‌دانند که این کنفرانس که چند روز دیگر تشکیل خواهد شد، شکست خورده است. این بخاطر چیست؟ بیداری ملت فلسطین و بیداری ملت فلسطین گره خورده است به بیداری ملت‌های دیگر و در راس آنها ملت عظیم و بزرگ ایران و شما جوانان مومن. حرکت شما، شعار شما، حضور شما، فعالیت شما در قضایای جهانی به همین نسبت اثر می‌گذارد.

پروردگارا روح مطهر امام(ره) را که این جوانان عظیم، ساخته و پرداخته آن ایمان و روح بلند و بزرگند، روز به روز بر علو درجاتش بیافزا،  پروردگارا شهدای عزیز این ملت را، شهدای نیروهای مسلح را شهدای بسیج را که مظلومانه و شجاعانه مثل مقتدایشان امیر‌المومنین (ع) که هم مظلوم بود و هم شجاع‌ترین بود، در میدان‌های نبرد به شهادت رسیدند، با شهدای کربلا محشور کن.

پروردگارا این جوانان عظیم ملت ایران را به ملت ایران ببخش.

پروردگارا روز به روز بر افتخارات ملت ایران و جوانانشان بیافزا

والسلام علیکم و رحمه‌ا... و برکاته

 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سلمان ( سه شنبه 86/9/6 :: ساعت 11:38 صبح )

»» شعر در مدح حضرت معصومه (س)

مدح حضرت معصومه (س)

اى دختر و خواهر ولایت
بر ارض و سما ملیکه در قم
معصومه به کتیبه و به عصمت
در کوى تو زنده، جان مرده
در قصر تو جبرئیل حاجب
گفتند و شنیده اند ز آغاز
حاجت نبود مرا برآن در
قم قبله خازن بهشت است
قم شهر مقدس قیام است
قم تربت پاک پیکر توست
گر فاطمه دفن شد شبانه
کى گفته نهان زماست آن قبر
آن قبر که در مدینه شد گم
مریم به برت اگر نشیند
سازد به سلام سرو قد خم
روزى که به قم قدم نهادى
آن روز قرار ازملک رفت
تایید چو موکبت ز صحرا
درخاک رهت ز عجز و ناله
با گریه شوق و شاخه گل
دل بود که بود محفل تو
آن پیر که سید زمان بود
گردید به گرد کاروانت
بردند ترابه گریه هودج
ازشوق تو اى بتول دوم
کاى مردم قم به پاى خیزید
آذین به بهشت قم ببندید
قم شام نبود تا که درآن
قم شام نبود تا که از سنگ
قم کوفه نبود تا که خواهر
حاشا که قم این جفا پذیرد
بستند به گرد میهمان صف
قم مهمان را عزیز خواند
«میثم» همه عمر آن چه را گفت
  آیینه مادر ولایت
آرام دل امام هفتم
افتاده به خاک پایت عفت
بر خاک تو عرش سجده برده
زوار تو را بهشت واجب
کز قم به جنان درى شود باز
قم باشدم از بهشت بهتر
این جا سخن از بهشت، زشت است
قم خانه یازده امام است
اینجا حرم مطهر توست
نبود ز حریم او نشانه
من یافته ام کجاست آن قبر
پیدا شده در مدینه قم
این منظره را مسیح بیند
اول به تو بعد از آن به مریم
قم را شرف مدینه دادى
ذکر صلوات بر فلک رفت
شهر از تو شنید بوى زهرا
مى ریخت سرشک همچو لاله
برد اند به ناقه ات توسل
غم گشت به دور محمل تو
رویش همه را چراغ جان بود
شد، پاى برهنه سار بانت
تا خانه موسى ابن خزرج
قم داد ندا به مردم قم
از هر در و بام گل بریزید
ناموس خدا مرا پسندید
دشنام دهد کسى به مهمان
گردد رخ میهمان ز خون رنگ
بیند سر نى سر برادر
مهمان به خرابه جاى گیرد
قم با صلوات و شام با کف
کى دخت و را کنیز خواند؟
در مدح و مصیبت شما گفت
سازگار


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سلمان ( یکشنبه 86/8/20 :: ساعت 12:8 عصر )

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

>> بازدید امروز: 63
>> بازدید دیروز: 12
>> مجموع بازدیدها: 262269
» درباره من

کجایند مردان بی ادعا؟
سلمان
نوکر و خادم شهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداء

» پیوندهای روزانه

[232]
بسیجی شهید محمد عبدی [305]
کجایند مردان بی ادعا؟ [253]
[183]
[آرشیو(4)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
کجایند مردان بی ادعا؟[183] .
» آرشیو مطالب
خرداد ماه 1387
اردیبهشت ماه 1387
فروردین ماه 1387
اسفند ماه 1386
بهمن ماه 1386
دی ماه 1386
آذر ماه 1386
آبان ماه 1386
مهر ماه 1386
شهریور ماه 1386
مرداد ماه 1386
تیر ماه 1386
اردیبهشت ماه 1386
فروردین ماه 1386
بهمن ماه 1385
دی ماه 1385
آدر ماه 1385
تیر ماه 1387
تیر ماه 1387
مردادماه 1387
شهریور ماه1387
مهر ماه 1387
خرداد ماه 1388
البرادعی:کاملا تحت تأثیر شخصیت آیت الله خامنه ای قرار گرفتم
مرداد ماه 1388
فروردین 1389

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
بندیر
شب و تنهایی عشق
یادداشتها و برداشتها
فطرس
نور
پنجره چهارمی ها
Manna
دانلود download امپراطور دریا بازی موبایل نرم افزار کرک کد لینک
شهدای استان خراسان
گلی از بهشت
تبادل لینک وافزایش بازدید
دست نوشته
((( ب ا ح ا ل ه)))
خط بارون
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
اس ام اس طنز بدو بیا بخون
همیشه منتظرت هستم ، ای عدل وعده داده شده...
عاشق دلباخته
یا زهرا(س)
ESPERANCE
غریب روزگار یوسف زهرا
حـــکــمـــت آ بــــاد
راهنما
افرایش صدای گوشی+راه کسب درآمد از اینترنت+عکس بازیگران خانم خارج
همه چیز...
یا زهرا (س) مدد
صعصعه
● باد صبا ●
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
باران
دل ها تنها به یاد خدا آرام می گیرد
عشق بی همتا
Media Center
عمومی
یادداشت های یه آسمونی
بیاوببین...!‏
امیر
تا پرواز....
عهد ولایت
شادی(زمزمه های دلتنگی)
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
بروز ترین و بزرگترین و بهترین مرجع رپ فارسی
ترفندهای کامپیوتر
MAKHo0oF gr0ups
داستان و راه های توحید جویان بزرگ
نـو ر و ز
شهید ابراهیم کشاورز
آسمان آفتابی
وبلاگ رسمی امپراطور دریا
ღღღعاشقونهღღღ
اس ام اس و مطالب طنز و عکس‏های متحرک
خدای که به ما لبخند میزد
خورشید بی غروب
دوست دارم تو تنها ارزویم باشی
سلمان
شهید محمد عبدی
فریاد دل
ساجدین
جستجوگران نور
کوثر
راویان نور
کلوب
دکتر احمدی نژاد
تبیان
شاهد
عکس
امام خمینی
ایراپیک
ایرایپک 1
گلخانه
وبگذار
بانک صوت وفیلم
آرماگدون
نخلستان
حاج حمید
کانون وبلاگ نویسان مذهبی
3 نقطه
شیعیان
صلوات
شبکه اول
حسینیه
شهید آوینی
همبلاگی
مرکز دانلود نوحه ایران
زیباترین وبلاگهای روز
امتداد
آفتاب
خبرگزاری فارس
امام حسین
مرحوم آغاسی
بچه های اهل قلم
پارس قرآن
لبیک
پشتیبان شبکه
آپلود تصاویر
یاسین
حامیان دکتر احمدی نژاد
دولت عشق

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان











































































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب